دیشب خیالم را چرا راحت نکردی ؟

گفتم ، به عشق و عاشقی عادت نکردی .

خواستم حرف مهمی را بگویم

حرف خودت را گفتی و طاقت نکردی .

هی من برایت میخواندم ولی تو

بر چشمهای مستحقم رحم نکردی

یکی اینجا بر غرورش پا نهاده

اما تو ذره ای حتی غیرت نکردی

در خواب بر اموات تو رحمت فرستم .

چون در خیالم هیچ گاه غیبت نکردی .